♥دنيای شيرين من♥
از پشت فرسنگها فاصله آمدم... می روم و برای همیشه در حوالی رویاهای تنهایی خودم در دوردست می مانم ٬ اما جز تنهایی چیزی نصیبم نشد... از هرکسی که سراغت را گرفتم آدرس کوچه ی تنهایی دلم را دادندهمه دیگر می دانند جای تو در دلم هست...اما چه دلی؟دلی تنها... اما دیگر تو نبودی و انگار همراه آن خنده ی آخرین برای همیشه رفتی به جایی که دیگر ... دست خیال و خوابم حتی به گرد نگاه هایت نرسید .... من تنهایم آن هم فقط به خاطر تو که دلت به هوای دیگری می تپد ...
نظرات شما عزیزان:
اما این بار آمدنم رنگ دیگریست! رنگی از جنس رویای تنهایی...!!آمدم ولی نه برای ماندن بلکه برای تنها بودن...
مثل تو که هیچگاه آمدنت از جنس ماندن نبود!و...
همانجا که عشق رنگی از هزار رنگ دارد ...رنگی از جنس غم ...رنگی از جنس اشک ...و در آخر رنگی از جنس تنهایی...
میروم و به تو قول خواهم داد ٬هیچگاه جای خالی حضورم را احساس نخواهی کرد!
می روم... مثل تو که روزهاست رفته ای وفقط رویای بودنت در این حوالی زنده است!!! حالا دیگر خوب می دانم آرزوی آمدنت را هم مثل سکوت زلال چشمهایت به گور خیالهای محال خواهم برد...
من همه ی این سالها آمدم واز همه سراغ سادگیت را گرفتم...
یادت نره بیای.چون روز مرگ تموم شد.اینجا بیا بهم سر بزن
rozemargeshq2.blogfa.com
ولی چرا تنهای تنها؟
دنیا پر از عشقه و امیده
яima |